تماس 021-56587600

از شهر زیبا چه می دانیم؟

ژوئن 14, 2016

يكي از مطالعات اصلي اين است كه چرا شهر، بايد زيبا باشد؟ بر اين اساس زيبايي يعني چه؟ و در چه عناصر و فضاهاي شهري زيبايي اهميت بيشتري دارد؟ زيبايي يكي از نيازهاي اصلي انسانها است كه هر يك از وجوه مختلف )صوري، معقول، معنوي( آن در ساختهاي مختلف زندگي جايگاه و مصداق ويژه خود را دارند و هر كسي نيز به نوعي در پي تحصيل و ادراك زيبايي است. شهرها )متشكل از عناصر، اجزاء، فضاها، عملكردها و قوانين حاكم به انضمام روابط جاري در شهر و هويت آن( به عنوان بزرگترين مجموعهها و آثار انساني بر كره زمين كه ظرف فعاليتهاي انساني هستند، ميتوانند و بايد جلوههاي متنوع زيبايي را به انسان القاء كنند و اصولاً هر چقدر و هرگونه كه شهر و محيط زندگي بتواند مراتب زيبايي را به ساكنين خويش القا كند، به همان نسبت ميتواند به آرامش و سعادت و تعادل اهل خويش مدد رساند و مشكلات جاري زندگي را براي آنان قابل تحملتر نمايد، اين نظر كه »اصولاً فضاي شهري، فضايي است كه واجد زيبايي باشد« )كرير، (1375يا به عبارت ديگر »هر فضايي در شهر را نميتوان فضاي شهري دانست، مگر آن كه براساس قواعد زيباييشناسي شكل گرفته باشد )توسلي (3 :1372تبيينگر رابطه شهر و زيبايي هستند. از اين منظر، فضاي شهري، فضايي است كه زيبا باشد و معيارهاي زيباييشناسانه در ايجاد آن دخالت داشته باشند و اين يعني: مترادف بودن طراحي شهر با خلق فضاي زيباي شهري. طبيعي است كه با پذيرش اين نظريه، نبايد جهانبيني و تفكري را كه بنياد »قواعد زيباييشناسي« خواهد بود، مغفول نهاد و در حقيقت اين جهانبيني است كه معيارهاي زيبايي فضاي شهر را سامان خواهد داد و فضاهاي شهري در تمدنهاي مختلف را متمايز خواهد نمود. بنابراين تقليد از قواعد زيباييشناسي ديگران زمينهساز از خود بيگانگي و بحران هويت خواهد شد

بخش مهمی از ادراک زیبایی یعنی ادراک معنا، نشانهها و نمادها، علاوه بر آنکه در ترجیحات زیباییشناسی واجد اهمیت خاصاند، مشخص کننده خصوصیات ارتباط مردم با مکان نیز میباشند. هویت مکان به عنوان یکی از راههای ارتباط بین انسان و مکان از طریق فرهنگ، سابقۀ تاریخی، خاطرات جمعی، نوع و ماهیت فناوری ساخت، عملکردها، نشانهها، فرمها و نمادهای شهری و ویژگیهای بصری و کالبدی ادراک میگردد بنابراین به لحاظ نظری با جنبههای زیبایی یک مکان ارتباط مییابد. پروشنسکی معتقد است هویت مکان زیرمجموعهای از هویت خویش است. فرد تنها محیط را در ذهن خود ثبت نمیکند بلکه احساسات و ایدههایش را در مورد آن بسط میدهد و با محیط خود از همان راهی ارتباط برقرار میسازد که هویتتش آن را مهم میداند

در زيباسازي شهر يا ايجاد شهر ( فضا و محيط ) زيبا، نبايد تنها بر زيبايي صوري متمركز بود و ساير مراتب زيبايي را مغفول نهاد. در حقيقت مجموعة مراتب زيبايي يك شهر بايد علاوه بر ادارك حسي انسان و ابزار اين ادراك، ساير قواي مدركة او را نيز متأثر نموده و در واقع، علاوه بر ادراك حسي، ادراكات رواني و معقوي و باطني انسان نيز بايد زيبايي شهر را به انسان القاء كنند.
• زيبايي بايد بومي و ملي )برآمده از فرهنگ و جهانبيني جامعه( و به عبارت ساده »با هويت« باشد و به تعبير ديگر هويتش با هويت جامعه هماهنگ باشد تا جامعه بهتر بتواند آن را درك و با آن رابطه برقرار كرده و در اثر تماس با آن احساس هويت و استقلال نمايد. بزرگترين اشكال تكرار و تقليد الگوهاي زيبايي مأخوذ از الگوهاي بيگانه ( يا زيباييهاي خلق شده با معيارهاي اجنبي )، ايجاد بحران هويت و از خود بيگانگي و احساس حقارت در جامعه است.
• معيارهاي مراتب مختلف زيبايي بايد در دسترس و مورد شناخت طراحان و برنامهريزان و مديران و اهل شهر باشند تا امكان ارزيابي زيبايي و تعيين مرتبه آن و همچنين شناسايي ساحتي از حيات انسان كه زيبايي، ما بازاء و مرتبط با آن است وجود داشته باشد.
• موضوع بسيار مهمي كه امروزه رايج است، موضوع »زيباسـازي« شـهر از طريـق برخـي تزئينـات بسـيار ابتـدايي و ظاهري است، تا جايي كه حتي تابلوهاي بزرگ تبليغاتي كه مروج مصرف و در بسياري موارد مبلغ فرهنگ بيگانه و حتي اهانت به فرهنگ بومي هستند نيز در قلمرو زيباسازي شهر مورد استفاده قرار مـيگيـرد. در ايـن مقولـه بايـد توجه كرد كه اولاً نبايد اجازه داد كه شهر زشت طراحي، برنامهريزي و ساخته شود. تا سپس ناچار به زيباسـازي آن و به تعبيري آرايش و بزك كردن آن مجبور شد. ثانياً در زيباسازي شهر بايد زشـتيهـا را شـناخت و در امحـا آنهـا همت گماشت تا شهر زيبا شود، نه اين كه به طريقي زشتيها را به نحوي استتار كرد كه در بدو امـر ادراك نشـوند. از نمونههاي قابل توجه در زشت كردن شهرها همانگونه كه ياد شد، وجود انواع تابلوها و تصاوير تبليغاتي اسـت كـه تأثير بهسزايي در تقليل كيفيت محيط و زيبايي آن دارند. اينها نه تنها با اهداف انساني در تضاد بـوده و معنويـت و ارزشهاي متعالي فرهنگ انساني را به شدت تهديد مينمايند، كه اين شيوه جاري در تبليغات ارزشهاي فرهنگـي