در بررسی کیفیت محیط و در مطالعات بصری زیباشناختی همواره تفسیری از خصیصه های دیداری ( بصری ) محیط زیست ساخته شده مورد توجه قرار داشته است. (( گودرن کالن )) نویسنده مشهور کتاب (( منظر شهری )) در دفاع از اهمیت و نقش خصیصه های بصری کالبدی محیط می نویسد
ما به مسادل دیداری می پردازیم زیرا تقریبا تنها از این طریق است که ما محیط را می شناسیم. ادرام بصری تنها وسیله مفیدی نیست ، بلکه به یاد آورنده احساسات ملموسی است که در ذهن ما به جای مانده است. ))
در واقع گوردن کالن هنر تناسب شهری یا طراحی شهری را هم پایه هنر معماری قلمداد می کند و معتقد است که ساختمان ها درختان طبیعت آب ترافیک علائم تبلیغاتی و مانند اینها باید به گونه ای به هم مرتبط شوند که نمایش هنری شهر به حقیقت بپیوندد. به عبارت دیگر مطالعات بصری و زیبا شناختی به قابلیت های دیداری کالبد شهر توجه دارد.
همچنین کوین لینچ درباره درک کیفیت شهر می گوید (( درک کیفیت یک شهر تنها از طریق دیدن آن توسط شهروندان ایجاد می شود و این امر به واسطه تصور ذهنی و ادراک محیطی که مردم از محل سکونت خود دارند انجام می گیرد. بنابراین از احساسی که به فرد وارد می شود ، رنگ ها ريال اشکال ، تحرک و تنوع نور ، بو ، صدا موثرند. واضح است که داشتن تصوری روشن از محیط ، شخص را قادر می سازد به آسانی از جائی به جایی برود. به عبارت دیگر مشخصه هایی همچون خوانایی ، نمایانی تنها در پیده شدن خوب عناصر شهری پدیدار است.
ضرورت توجه به ارتقا کیفیت دیدها و چشم انداز ها در فضای عمومی شهری به واسطه عدم وضوح فرمی مطلوب در اینگونه فضاها و زمینه سازی برای خوانایی و وضوح فرمی فضاهای همومی شهری است. فرم های بی ارتباط ، ارتفاع و رنگ های متفاوت ساختمان ها استفاده مصالح ناهمگون و نامناسب با اقلیم ، ناهمگونی حجم ، توده و نحوه قرارگیری ساختمان ها ، همجواری های متعارض و وجود آلودگی های بصری چون ثرارگیری بی نظم و غیر منطقی تابلو ها ، آنتن ها ، تاسیسات گرمایشی و سرمایشی در جداره ها و پشت بام ها ، وضع نا مناسب جوی ها ، درختان پیاده رو ها ، از وضوح فرمی مطلوب فضاهای شهری امروزی کاسته اند و حس جهت یابی شهروندان در شهرها را با مشکل روبرو ساخته اند.